بیانات آیت الله فاضل لنکرانی در ديدار آقای دکتر ایوبی ـ معاون سینمایی وزیر ارشاد ـ 18 / 10 / 93

۲۱ دی ۱۳۹۳

۱۹:۲۴

۱,۷۶۳

خلاصه خبر :
يکي از برکات و آثار درخشان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی این است که هنر در اختيار دین و فکر قرار گرفت ... بعد از انقلاب مسیر هنر عوض شد ... با این فضای شلوغ فرهنگی که در دنیا به وجود آمده ما از سینمای ایران انتظار داريم یک تحول خوب در عرصه هنر و فيلم ایجاد کند ... امروز هنر در خدمت دین است و هنرمندان باید باورها و اطلاعات خودشان را قوی‌تر کنند ...
آخرین رویداد ها


بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین

ابتدا فرا رسیدن ولادت با سعادت نبی اکرم(ص) و امام صادق(ع) را خدمت شما و همه عزيزان تبریک عرض می‌کنم.

چند مطلب هست که جای خوشحالی دارد و باید اول به اینها که نکات خیلی مهمی هستند توجه کرد. اولین نکته این است يکي از برکات و آثار درخشان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی این است که هنر در اختيار دین و فکر قرار گرفت، خود شما مطلع‌تر هستید که هنر چه سابقه‌ای داشت.

بعد از انقلاب مسیر هنر عوض شد. توجه به این مطلب خیلی مهم است که هنرمندان عزیز شخصیت‌های هنری ما بدانند که ما آنها را از شخصیت‌های علمی کمتر نمی‌دانیم چون بین هنر و علم تقابل وجود ندارد. اینها شخصیت‌های ارزشمندی هستند و بايد به این مطلب توجه داشته باشند که ما دنبال استمرار هنر سابق یا هنر موجود جهانی یا رسیدنِ به آن ملاک‌هایی که آنها دنبالش هستند نیستیم البته غالباً توجه هم دارند، چون مطلب روشن است گاهی اوقات بعضی از واضحات بیان می‌شود برای اینکه نتایجی از آن گرفته شود.

لازمه اينکه هنر در اختیار دین قرار گيرد چیست؟ لازمه‌اش ‌این است که هنرمندان ما اطلاعات‌شان از دین قوی‌تر شود. اگر اکتفا کنیم به اینکه به یک هنرمند فیلمنامه‌ای بدهند و بگویند طبق این فيلم‌نامه هنر خودت را اجرا کن، این هنرمند گرچه آنرا خوب هم انجام بدهد ولی توقف در همین مرحله درست نیست. وقتی ما این قاعده را قبول کنیم که هنر بايد در خدمت دین قرار گيرد پس هنرمند باید اطلاعش از دین روز به روز کامل‌تر و مطالعاتش بیشتر شود، ارتباطاتش با متخصصین در مسائل علمی دین بیشتر بشود، و در نتيجه روز به روز بر باورهایش افزوده‌تر شود و بتواند آنها را به تصوير کشد.

غالب هنرمندان ما شخصیت‌های ارزنده‌ای هستند. هنگامي که یقین و باور از کانال هنر در انسان ایجاد شود ممکن است گاهی اوقات از برهان و استدلال هم قوی‌تر بشود و ظاهرش هم همینطور است. یک هنرمند وقتی به یک واقعیتی می‌رسد و باورش می‌شود به همان اندازه‌ می‌تواند آن‌را خوب ارائه بدهد.

لذا این خلأ وجود دارد، من به وزير محترم هم عرض کردم باید ارتباط بین اصحاب هنر و حوزه‌ی علمیه برقرار بشود، اکنون کارهایی در حوزه‌ی علمیه راجع به فقه هنر، مسائل فقهی مربوط به هنر انجام مي‌شود. يک خلأ علمی در مقوله هنر وجود دارد چه شما بخواهید از ما و چه نخواهید، ما باید در حلقات علمی ـ فقهی خود اين خلأ را پر کنیم، بالأخره هنر امروز مواجه با صدها مسئله‌ی فقهی است که خودتان و اهل هنر هم با آن مواجه هستید. اینها را از حوزه‌ها سؤال می‌کنند. همينطور مسائلی از قبیل فلسفه‌ی هنر، جایگاه هنر در دین و یک مقدار وسیع‌تر از مسائل فقهی هنر.

حوزه علميه این کارها را انجام می‌دهد و مسیر خودش را دنبال می‌کند، منتها ارتباط شما با حوزه خیلی ضرورت دارد چون در درجه‌ی اول باور هنرمندان خیلی زیاد می‌شود، من از شما سؤال مي‌کنم از اول انقلاب تا حالا این هنرمندانی که در تلویزیون و سینما نقش دارند و خدماتی ارائه می‌دهند چند درصدشان با علمای حوزه ارتباط داشتند.

اگر هم بوده شاید خیلی جزئی بوده! قطعاً ارتباط بین هنرمندان و حوزه ضرورت دارد. یک بخش عظیمی از کار آنها سوژه یابی است بسیاری از اشکالاتی که گاهی اوقات در بعضی از فیلم‌ها وجود دارد مربوط به همين است که خود این هنرمند یا توسط اطرافیانش یک سوژه اجتماعی پیدا کرده و کاری را شروع کرده و بالأخره به یک جایی مي‌رسانند. در حاليکه ارتباط با حوزه ارتباط با یک اقیانوسی است مملوّ از سوژه. اگر مجموعه‌ای تشکيل دهيد که دائماً در این زمینه کار کند، شاید روزی نباشد که برای شما چندين سوژه ارائه ندهند، هم سوژه و هم منابعش را، این خود مسئله‌ی بسیار مهمی است.

امروز فرهنگ حاکم بر ما؛ تصویر است، هنر نُطق ، بیان، حتی موعظه، نسبت به تصویر فاصله زيادي پیدا کرده است، برای اینکه این تصویر غنا پیدا کند، بیائیم ارزش‌هاي والايي را که در منابع ما هست در عالم تصویر ارائه نماييم.

گاهی اوقات فیلم‌هایی از کشورهای عربی راجع به خیانت، عفت، دزدی، با مدت خیلی کوتاه نمايش داده مي‌شود، به نظرم چیز بسیار ارزنده‌ای است و پیام خوبی دارد، حالا این حوزه ما با نسل جدیدی که امروز در آن حضور دارند و فضلای ارزنده‌ای هستند که اطلاعاتشان، افق فکر‌شان محدود به همین حوزه‌ی علمیه هم نیست، اینها دنبال مخاطبین فراوانی هستند و در پي آن هستند آن مواد و سرمایه‌های اصلی را که در منابع ما وجود دارد، احیا کنند.

دلم می‌خواست یک آماری ارائه نماييد از اینکه در طول اين سي سال پس از انقلاب که هر سالی حدود صد فیلم ساخته می‌شود، چند موردش دینی بوده و مفاهیم ارزشی در آن مطرح شده است؟ به نظر من غالب و اکثریت با آن طرف است، یعنی غالباً مفاهیم اجتماعی یا مفاهیم هیجانی، احساسی، کمدی در آنها مطرح بوده و به مفاهیم ارزشی خیلی کم پرداخته شده در حاليکه باید به این سمت حرکت کنیم.

بیانات آیت الله فاضل لنکرانی در ديدار آقای دکتر ایوبی ـ معاون سینمایی وزیر ارشاد ـ 18 / 10 / 93

شما ببینید فیلم حضرت یوسف چقدر تأثیر داشت. هرچند از نگاه افراد متخصص ممکن است اشکالات تاریخی هم داشته باشد ولی با وجود همه‌ی اشکالات بسیار ارزشمند بود و توانست گوشه‌اي از این حقیقت قرآنی و تاریخی را به تصویر کشاند.

شنیده‌ام این اواخر بعضی از آقایان فيلمي راجع به حضرت رسول(ص) مي‌سازند. بسيار نيکو است. یک زمان امثال آنتونی کوئین فیلمی را راجع به رسول خدا بازیگری می‌کنند، یک وقت فردي مسلمان و معتقد نقش آفريني مي‌کند که با همه وجود با آن حرکت می‌کند. فرق بين اين دو بسيار است. چند سال قبل یکی از فیلمسازها پیش من آمد و گفت فلانی من در صدد تهيه فیلمی راجع به حاج شیخ عبدالکریم حائری هستم.

هفت هشت سال است که در حقيقت دارم با ایشان زندگی می‌کنم، چند شب پیش هم ایشان را در خواب دیدم. به من فرمود من نسبت به اينکه حياط خانه‌ام را سقف زده‌اند راضي نيستم. آنگاه از من سؤال کرد به تازگی در منزل ایشان تغییری پیدا شده؟ گفتم اتفاقاً همينطور شده، این خانه را خریده‌اند و حیاتش را مسقف کردند. این معناي ارتباط است.

یک فیلمساز چگونه با بزرگان دين ارتباط برقرار می‌کند چه رسد به ائمه‌ی اطهار و رسول اکرم(ص). بنابراین مجموعه‌اي را شکل بدهید تا ارتباط بین هنرمندان و حوزه‌ی علمیه یک ارتباط قوی بشود، انتقادات حوزه را ملاحظه کنند.

ما واقعاً گاهی اوقات یک مقدار تحفّظ بر انتقاد کردن می‌کنیم چون بلا فاصله ما را متهم می‌کنند که شما تخصص در هنر ندارید و حرف نزنید، البته گاهی اوقات هم ممکن است درست باشد، یعنی تخصص هنرمندان یک چیزی را اقتضا می‌کند که ما به آن توجه نداریم ولو اینکه ما به مذاق طلبگی‌مان می‌گوئیم خود همین حرف هم قابل بحث است، چه کسی گفته این اقتضاء در فضای خودتان درست است، آنجا هم شاید قابل نقد باشد، ولی وقتی این ارتباط برقرار باشد هنرمندان مي‌يابند که حوزه واقعاً برای رشد هنر همه گونه آمادگی دارد.

تصور نمي‌کنند که حوزه دنبال محدود کردن بدون دلیل یا بی‌اهمیت جلوه دادن کار آنهاست. چون گاهی اوقات می‌گویند اصلاً برای شما هنر اهمیتی ندارد، می‌گوئیم چرا؟ هنر چیزی نیست که از ذات انسان جدا باشد. هنر مربوط به فطرت انسان است، لذا با ذات انسان عجین است، مخصوصاً کساني که به سوي مسائل علمی مي‌روند این افراد استعدادهای هنری‌شان شکوفا می‌شود، منتهی یک کسی در مسیر تصویر قرار مي‌گيرد و ديگري در مسیر کتابت و تعلم و تعلیم و خطابة و شعر و...، ولی جنس همه یکی است، هر دو ریشه در هنردارد، یعنی عالمان و هنرمندان هر دو دنبال شکوفا کردن استعدادهای درونی خود هستند، بنابراين بايد فضايي ايجاد کرد تا انتقادهاي حوزه صريح و شفاف مطرح شود.

نظرات اهل هنر و نیازهای آنها نيز به حوزه علميه منتقل شود، این پيشنهاد را خدمت وزير محترم ارشاد هم عرض کردم، ایشان فرمود گروهي تشکیل شده ولی آن جمع نهايي کامل نشده است.

بايد فیلمی که در جامعه پخش می‌شود بازخورد آن، آثار خوب و آثار بد ‌آن در جایی مطرح شود، به گوش تهيه کننده و کارگردان آن رسانده شود، تحلیل شود که مجدداً نقاط ضعف آن در آینده انجام نشود.

راجع به روحانیّت فیلم‌هایی ساخته شد که انتقاد زيادي به آنها داشتیم، اما لازم است از این فیلم پرده‌نشین تشکر کنم، این فيلم مردم را با حقیقت روحانیّت و طلبگی خیلی نزدیک کرد ولو اینکه این انتقاد را داریم که به جنبه‌های اساسی یک روحانی نپرداخت که عبارت از توجه به مسائل علمی و اینکه یک روحانی واسطه‌ی بین میراث هزار سال گذشته تا حالاست. منتها در آن زاویه‌ای که وارد شده بودند به نظر من بسیار موفق بود و باید از ایشان تشکر کرد.

این نکته‌ی اصلی عرض من است که امروز هنر در خدمت دین است و هنرمندان باید باورها و اطلاعات خودشان را قوی‌تر کنند، باید سوژه‌های خیلی خوب اخلاقی، علمی، اعتقادی، مسائل اجتماعي مربوط به حجاب را به تصوير کشند.

من یادم نمی‌آید که فیلمی راجع به حجاب درست شده باشد، امروز زنان و دختران ما سؤالات فراوانی راجع به حجاب دارند، این را در اختيار یک کارگردان متخصص بگذارند و یک فیلمنامه‌ی قوی و جذاب درست کند. تا دختران ما چادر را با بينش و آگاهي بر سر نمايند و حجاب آنان روی اجبار نباشد.

اجبار به حجاب ضربه‌ی روحی به خود آن زن وارد می‌کند، زنی که معتقد به حجاب نباشد و چادر را به اجبار روی سرش می‌اندازد خودش را از جهت روحی زجر می‌دهد. بياييد ادله قرآن و روايات اهلبيت عليهم السلام در مورد حجاب را همراه حکايات شيرين هنرمندانه در قالب تصوير در آوريد تا دختران ما با علاقه چادر بر سر نمايند.

من می‌گویم یک رصدی انجام شود. قاعدتاً رصد هم می‌کنید، هالیوود چه اهدافی را دنبال می‌کند؟ يکي از اهداف بزرگ آنها ریشه کن کردن بنیان خانواده است. امروز ريشه بسياري از طلاق‌ها به شهادت قضات دادگاه‌ها این فیلم‌هایی است که از ماهواره‌ها پخش می‌شود.

اين فيلم‌ها در ایجاد تخیلات و توقعات بي‌جا بسيار مؤثر است. آنها دنبال گرفتن دین از مردم هستند، چه اسلام باشد چه غیر اسلام. هدف آنها نابودي ارزشها و اخلاقیات است. همین مسئله خانواده و حجاب از چیزهایی که اساس یک جامعه را حفظ می‌کند، مطمئنا در برابر آن اهدافی که آنها دنبال می‌کنند شما قطعاً می‌توانید فيلم‌هاي قوی‌تر درست کنید.

با این فضای شلوغ فرهنگی که در دنیا به وجود آمده ما از سینمای ایران مخصوصاً این نسل جدید که حضور فعال دارند و زحمات خیلی خوبی را می‌کشند، و شخص جنابعالی که صحبت‌هایتان خیلی دقیق و بر پایه مسائل دینی و ارزشی است، انتظار داريم یک تحول خوب در عرصه هنر و فيلم ایجاد کند و خدا کمک کند بتوانید به این انقلاب و اسلام خدمت کنید و هر هنرمندی و هر مسئولی بتواند در این زمینه یک یادگار خیلی خوب از خودش در تاریخ دین باقی بگذارد.

والسلام عليکم ورحمة الله و برکاته

برچسب ها :