بیانات آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته)در دیدار نمايندگان خبرگزاري‌ها و نشريات استان قم ـ 93/5/28

۲۸ مرداد ۱۳۹۳

۲۰:۰۸

۲,۴۴۶

خلاصه خبر :
قلم یکی از نِعَم بزرگ خدا است و براي خود حقوقی دارد ... هر کسی که عنوان عالم بر او صدق کند، قلمش أفضل از خون شهداء است ... قلم، انتقال دهنده‌ی آلام، دردها، مشکلات و نیازهای جامعه به مسئولین است ... نوشتار حاکی از افکار و اندیشه‌هاست ... اهل رسانه و اصحاب قلم، می‌توانند در جامعه فرهنگ‌ساز باشند ...جامعه‌ای که دارای اصحاب رسانه‌ی قوی و تحلیل‌گر باشد رشد پیدا می‌کند ... قم نیاز به یک تحوّل فرهنگی دارد
آخرین رویداد ها

بسم الله الرّحمن الرّحیم

لطف فرمودید تشریف آوردید، بحمدالله شما عزيزان اهل قلم، فکر، ‌خبر و رسانه هستید.

در همين رابطه بنده مطالب خود را در پنج محور بطور خلاصه مطرح مي‌نمايم.

اولین محور این است که قلم بر حسب واقع تکوینیِ خودش و نيز بر حسب روایات ما؛ هم عنوان نعمت عظیمه دارد و یکی از نِعَم بزرگ خداست و هم دارای حقوقی است که متأسفانه هر دو جهت خیلی از اوقات مورد غفلت مي‌باشد.

این روایت در تفسیر ابوالفتوح آمده است؛ که عبدالله بن عمر به رسول خدا(ص) عرض می‌کند که من می‌خواهم فرمايشات شما را بنویسم تا فراموش نکنم. حضرت فرمود بنویس «إنّ الله علّم بالقلم والقلم من الله نعمة عظيمة».

باب علم و تعلیم با قلم آغاز شد، یعنی اگر ما مي‌خواهيم به فکر تعلیم افراد جامعه باشیم راه اصلی آن قلم است، که یکی از نِعَم بزرگ خداست. ما به ديگر نعمت‌های ظاهری خیلی توجه داریم، اما نسبت به اینکه قلم یک نعمت بزرگ است غالباً غافل هستیم.

بعد رسول خدا(ص) فرمود «ولولا القلم لم یستقم المُلک و الدین ولم يکن عيش صالح»؛ این بسيار کلام عجیبی است، که استواري بنيان حکومت و دین، بر قلم است. یعنی اگر حکومتی بخواهد استقامت داشته باشد و ریشه‌دار شود و باقی بماند، و نيز اگر دین بخواهد ریشه‌دار شود و باقی بماند، استقامت‌، بقاء و استمرار ملک و دين به برکت قلم است.

سپس فرمودند: زندگی صالح و شايسته برای مردم مرهون قلم است، که در ادامه بحث این مطلب را بیشتر توضیح می‌دهم.

پس قلم یکی از نِعَم بزرگ خدا است و براي خود حقوقی دارد که به یکی از آن حقوق در روایات اشاره شده است. اولین حق قلم این است که با «بسم الله الرّحمن الرّحیم» شروع شود، يعني اگر کسي مي‌خواهد حتّی یک یادداشت کوچک بنویسد حقّ قلم را بايد رعایت کند و ابتدا به نام خدا کند.

مطلب دوم اینکه ما داراي یک قلم تکوین و یک قلم تشریع هستيم. اساس تشریع و تکوین، مبتنی بر قلم است، در تشریع، شما زیاد شنیده‌اید که می‌گوئیم قلم تکلیف از مجنون برداشته شده، معلوم می‌شود شاخصه‌ی تکلیف، قلم است، تا چیزی نوشته نشود و به قلم در نيايد تکلیف محقق نمی‌شود.

در مباحث علم اصول می‌گوئیم اگر بدانيم خدا یک چیزی را از ما می‌خواهد اما آن را بیان نکرده و ننوشته است، مادامی که آن را ابلاغ نکرده، بر ما تکلیفی نیست. تکلیف با قلم شروع می‌شود و لذا از آن تعبیر به قلم تکلیف مي‌کنند. تکلیف یعنی قانون، حال قانون الهی باشد يا بشری، قانون نزد بشر مهم است و احترام قانون بخاطر این است که قلمی شده، مادامی که امري قلمی نشود، اصلاً ارزش قانونی ندارد ولو ساعت‌ها و سال‌ها راجع به آن صحبت کنند، این قلم تشریع و قلم قانون.

قلم تکوین هم همینطور است ما می‌گوئیم تمام مقدّرات بشر قلمی است. خدا مقدّرات هر انسان، جامعه و گروهی را معیّن کرده به این روایت توجه نماييد که می‌فرماید «فقد مضی القلم بما هو کائنٌ»؛ آنچه که الآن موجود هست، قبلاً قلم تکوين خدا بر آن رفته است، «فلو جهد الناس أن ینفعوک بأمرٍ لم یکتبه الله لک لم يقدروا عليه»؛ اگر قلم خدا بر این جاري شده باشد که فلان چیز نصیب شما نشود چنانچه تمام عالم هم کوشش کنند شما به آن نمی‌رسید. اگر خدا مقدّر نکند آن آقا رئیس باشد، تمام اسباب و وسائل هم جمع شود همه‌ی مردم را هم بسیج کنیم نخواهد شد. یعنی تکوین و تقدیر آنجا است که قلمی بر آن رفته باشد، اما اگر قلمی بر آن نرفته، مقدّر الهی نشده است.

از آن طرف هم؛ «ولو جهدوا أن یضرّوک، ما لم یکتبه الله علیک لم یقدروه»؛ اگر تمام مردم تلاش کنند ضرري به شما برسانند مادام که آن ضرر بر شما مقرر نشده باشد، قدرت بر آن نخواهد داشت. اینها اهتمام به قلم و ارزش و حرمت قلم و هویّت آن است. ما در عالم دو چیز بیشتر نداریم یکی تکوین و ديگري تشریع و هر دو مبتنی بر قلم است.

بیانات آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته)در دیدار نمايندگان خبرگزاري‌ها و نشريات استان قم ـ 93/5/28

مطلب سوم اینکه در مورد این روایت معروف «مداد العلماء أفضل من دماء الشهداء»؛ فکر مي‌کردم علّتش چیست؟ این را باید یک مقدار واکاوی کرد تا به ارزش قلم پی ببريم.

أولاً «مداد العلماء» معنایش فقط مداد فقها، يا مفسرین، يا عارفان نيست، «مداد علماء» یعنی آنها که عالمند، ممکن است عنوان عالم بر یک خبرنگار، یا مسئول خبرگزاری هم منطبق شود. کسي که عالم به رموز سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و روابط بین احزاب و گروههاست که خیلی از مردم از آن خبر ندارند، می‌تواند قلم مفيد خودش را جزء مداد العلماء قرار دهد. نباید «مداد العلماء» را منحصر به مداد فقها، مفسران و عرفا کرد. هر کسی که عنوان عالم بر او صدق کند، قلمش أفضل از خون شهداء است.

به هرحال در پاسخ به اين سوال که چرا مداد یک عالم، أفضل از خون شهداست، پنج علت به ذهنم رسيد؛

اولین علتش این است که مداد تبیین کننده‌ی اهداف متعالی و ارزشی است، یعنی ما با چه وسیله‌اي می‌توانیم اهداف آن شهيدي را که در میدان جنگ خونش به زمین ریخته شده، تبیین کنیم، فقط با نوشتار و قلم است.

علت دوم اينکه مداد ترسیم کننده راه صحیح زندگی است، یعنی ما امروز برای سبک زندگی که رهبریِ معظم انقلاب هم بر آن تأکيد فراوان دارند و باید هم همینطور باشد، چون الآن به‌خوبي می‌بینیم غفلت از این مهم چه معایب و آسیب‌هایی را به جامعه وارد کرده و می‌کند، چگونه مي‌توانيم راه صحیح زندگی را ترسیم کنیم، یکی از راهها که بهترین راه هم هست؛ مداد و قلم است.

علت سوم اينکه مداد، حلقه‌ی وصل گذشته با آینده است. انسان وقتی موفق است که بتواند خودش را به گذشته و آینده متصل کند. اساساً یکی از شاخصه‌های موفق بودن انسان این است که محدود به زمان خود نباشد، خودش را متصل به گذشته و مرتبط با آینده کند. خداوند متعال در آيات متعددي به رسول خود می‌فرماید «واذکر عبدنا ایوب»، «واذکر عبدنا ابراهیم»، گذشته‌ها را مطرح می‌کند برای اتصال. قلم، حلقه‌ی وصل و سبب اتصال بین گذشته و آینده است.

علت چهارم که در زمان ما باید روی آن تأکید زياد شود اين  است که قلم، انتقال دهنده‌ی آلام، دردها، مشکلات و نیازهای جامعه به مسئولین است. مسئولین هر کدام در یک مجرای کاری مشغول کار خود هستند یک قانونی بايد مصوّب شود و آنها آن را اجرا کنند همین مقدار،‌ اما چه کسی می‌تواند در بطن جامعه دردها، آلام و نیازهای آنها را با موشکافی به دست بیاورد و به مسئولین منتقل کند جز همین خبرگزاری‌ها و رسانه‌های قلمی. البته اين به‌معناي نفی رسانه‌های دیگر نيست. چون رسانه‌هاي صوتي و تصويري هم بالاخره مبناي کارشان با قلم است.

آنچه مهم است این است که رسانه‌ها در هر زمانی دنبال این نباشند که چه اتفاقی می‌افتد بلکه دنبال این باشند که چه در نهاد و کمون مردم وجود دارد و مردم چه می‌خواهند؟ مردم از چه رنج می‌برند، مردم چه مطالباتی دارند و این را با قلم دقیق و روش صحیح منعکس کنند، کسی که اهل قلم و رسانه است با زبان رسانه آنرا بیان می‌کند، که تأثیرش بیشتر از کتاب و نامه است.

علت پنجم که خیلی مهم است این است که قلم نشان‌دهنده‌ی ضمایر و افکار است. گاهی اوقات انسان در قالب گفتار چیزی را می‌گوید اما قابلیّت توجیه را دارد. می‌گوید من مقصودم این بوده و آن نبوده! اما راه توجیه در قلم بسیار بسته است. شما الآن می‌بینید سیاستمدارها حتّی الامکان حاضر به نوشتن نیستند، حرف می‌زنند، ضبط و پخش هم می‌شود ولی حاضر به نوشتن نیستند می‌گوییم این مطلب را بنويسيد ولی نمی‌نویسند، چون نوشتن حاکی از همه‌ی ابعاد درونی یک انسان است. قلم، نشان دهنده‌ی افکار و اندیشه‌هاست.

لذا پیشنهاد می‌کنم که خبرگزاری‌ها و دوستان رسانه، در مصاحبه‌ها به نفس مصاحبه اکتفا نکنید، مخصوصاً در مسائل مهم اعتقادی و دینی، وقتی مسئولی حرفی می‌زند، سعی کنيد آن را قلمی کند، وقتی قلمی شود، مي‌توان ابعادش را فهميد و ديد تا چه اندازه نسبت به آنچه که گفته و نوشته اعتقاد دارد.

از مشکلات زمان همین است که مسئولی می‌آید افکاری را در جامعه پخش می‌کند، وقتي با عکس العمل مواجه شد گاهی آنرا توجیه و گاهی هم انکار می‌کند. مواردي را شاهد بوديم با آنکه فيلم جلسات موجود است، اما اصلش را انکار می‌کنند! در حاليکه نوشتار را نمی‌شود انکار کرد. نوشتار حاکی از افکار و اندیشه‌هاست.

به نظر من در حکومت اسلامی یکی از حقوقی که مسئولين باید نسبت به مردم و جامعه رعایت کنند این است که آنها که اهل نظر هستند اندیشه‌های خود را مکتوب کنند، تا بتوان قضاوت صحیح و منصفانه‌ای در مورد آن داشت و راه توجیه بسته شود.

محور چهارم راجع به اصحاب رسانه است که اینجا حرف خیلی زیاد است و من به بعضی از نکات مهم اشاره کنم.

اولاً شما به ارزش خود، خوب واقف هستید. اهل رسانه و اصحاب قلم، خصوصاً قلم رسانه‌ای، در درجه‌ی اول می‌توانند در جامعه فرهنگ‌ساز باشند و این اثر بسيار مهمي است.

یک خبرنگار و یک رسانه خبري نبايد در این حدّ خلاصه شود که خبری را از یک جا بگیرد و منتقل کند. نه! این رسانه می‌تواند فرهنگ‌ساز باشد.

شما ببینید اين گروه جنايت‌پيشه داعش از چه سالی به وجود آمده؟ از سال 2006 طرحش را در سازمان‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل ریختند، ابتداء قرآن جدید درست کردند، آن آیاتی که بر ضد اسرائیل، ظلم و تجاوز است را برداشتند و آیات دیگری آوردند. یهود از صدر اسلام دنبال این بود که بگوید قرآن هم تحریف می‌شود و به فکر خام خودشان فکر میکنند قرآن قابل تحریف است. امروز قرآن موجود، همان قرآن رسول خداست که در همه‌ی کشورهای اسلامی وجود دارد، حالا اگر يک کلمه از آن را حذف یا کم و زیاد کنید همه می‌فهمند که شما این کار را کردید.

در زمان حيات مرحوم والد، قرآنی را در کویت به چاپ رسانده بودند که در آن، آیات جهاد را حذف کرده بودند، از اين تلاش مذبوحانه معلوم می‌شود قلم فرهنگ‌ساز است. یک کتاب، یک رسانه می‌تواند فرهنگ‌سازی کند و فرهنگ جهاد و ظلم ستيزي را نهادينه کند.

نکته‌ی دوم در بيان اهمیّت اصحاب رسانه این است که رشد و آگاهی جامعه، مرهون این است که اصحاب رسانه به وقت خود، اخبار مهم و صحیح و تحلیل‌های دقیق را به جامعه ارائه دهند.

جامعه‌ای که دارای اصحاب رسانه‌ی قوی و تحلیل‌گر باشد رشد پیدا می‌کند. چرا مردم در جوامع اروپایی رشد سیاسی چندانی ندارند، غير از معدودي از کشورها تغيير دولت‌ها، حکومت‌ها، نزد مردم آنها خیلی تفاوتی ندارد. چون آنها از دهها سال قبل به اصحاب رسانه گفتند فکر و ذهن مردم را در چه مسیری سوق بدهید. اما در کشور جمهوری اسلامی ما هر چند در بين بعضي از این رسانه‌ها و اصحاب رسانه،‌ غرض‌ورزی‌ها و باندبازی‌‌ها و سیاست ورزی‌ها هست و کسی هم آنرا انکار نمی‌کند، ولی در مجموع بسياري از آنها دنبال تنویر افکار عمومی هستند تا به مردم رشد و آگاهی بدهند.

نکته‌ی سوم اینکه؛ در تاریخ انقلاب ما و یا حتي قبل از انقلاب، در دوره‌هایی انسان احساس می‌کرد که کاری نمی‌تواند انجام دهد، اما فقط یک راه باز بود آن هم راه قلم. قبل از پیروزی انقلاب اگر نمی‌شد کسی منبر برود و سخنرانی کند، از راه نوشتار اقدام مي‌کرد. امام(رضوان الله تعالی علیه) از نجف پیام می‌دادند، آن پیام را اینجا تکثیر می‌کردند و به شهرها فرستاده و به مردم منتقل می‌کردند.
معلوم می‌شود که اگر در هر زمانی، هر حکومتی همه‌ی راه‌ها را ببندد، راه قلم را نمی‌تواند ببندد. این گروه افکار خود را می‌نویسند و این نوشته‌ها باقی می‌ماند. از خصوصیات قلم بقاء و ماندگاري است.

همين صحبت‌های ما که امروز تمام می‌شود، ممکن است تصویرش هم از بین برود، ولی قلم باقی می‌ماند. مکتوبات و آثار صدر اسلام هنوز موجود است. نوشته‌هایی که بین رسول خدا(ص) و قبایل ردّ و بدل شده موجود است. حتي مکتوبات قبل از اسلام هم باقی است. از خصوصیات قلم، بقاء است.
در دورانی که همه‌ی راهها بسته می‌شود قلم زنده است. ما دوره‌ای را گذراندیم که در آن بسیاری از ارزش‌های انقلاب مورد تهاجم قرار گرفت، در آن زمان بعضی از روزنامه‌ها و نشریات فقط از راه قلم آن تهاجم گسترده را دفع کردند و هیچ راه دیگری هم نداشتند این هم از خاصیت قلم است.

نکته‌ی مهم چهارم؛ ایجاد امنیت روانی برای مردم است. چیزی که واقعاً جامعه‌ی ما خیلی به آن نیاز دارد.

در هر زمانی باید امنیت روانی حاکم باشد مأیوس کردن مردم غلط است، اصلاً ايجاد یأس از راه‌های غلط و حرام است و اصلاً جایز نیست، یک خبری که می‌دانید مأیوس‌کننده است را حتّی الامکان نشر ندهید. البته نباید جلوی آگاهی مردم را گرفت، مردم باید اطلاعات داشته باشند، اما می‌توانید در کنار این خبر مأیوس‌ کننده، دو مطلب امیدوارکننده هم بگویید. کما اینکه در باب نقد هم یکی از خصوصیات نقد؛ انصاف در نقد است. در هر زمانی اگر کسي بخواهد دولتی را نقد کند در کنارش نقاط مثبت را هم باید بیان کند.

بحمدالله در زمان ما القاء‌ يأس خیلی نادر است، شاید در یکی دو نشريه هم بیشتر نباشد که انسان می‌بیند از اول تا آخرش نقد، إلقاء یأس، و بيان خطا، بطلان و شکست است. سیاست خارجی را مطرح می‌کنند می‌گویند شکست خورده و از بین رفته، سياست داخلی را مطرح می‌کنند، همينطور در اقتصاد و مسائل اجتماعی. قبول دارم بالأخره در هر بخشی یک نقدهایی وارد هست ولی اينکه یک نشریه از اول تا آخر همه‌ی انسان‌ها را ناباب و همه برنامه‌ها را خراب، همه‌ی مسئولین را ناکارآمد جلوه دهد پس چه چیزی باقی می‌ماند؟ نه اسلام با این کار موافق است نه عقل انسان همیشه در کنار نقد که آن هم باید برای خدا باشد باید مسائل مثبت را هم مطرح کند.

محور پنجم؛ وظيفه اصحاب رسانه در قبال قم هست. واقعاً قم از یک امتیازات خاص و ویژه‌ای برخوردار است. کانون انقلاب بوده و باید هنوز آن سرچشمه بودن و درخشش و جوشش برای انقلاب در قم جاري باشد. وجود حوزه‌ی علمیه، و حضور مراجع بزرگوار، و مردم متدين انقلابي اینها همه از امتیارات قم است. این امور اقتضا دارد که اصحاب رسانه و مسئولین خبرگزاری قم هم برای سایر خبرگزاری‌ها و نشریه‌ها الگو باشند. اتاق فکر داشته باشید که قاعدتاً دارید، حالا گروههای مختلف با سلايق گوناگون هستند و مانعی هم ندارد، ولی جلسات همفکري داشته باشید ببینید چه موضوعی را باید در نشریات،‌ مطرح کنید.

قم الآن گرفتاری‌های فراوانی دارد، آسیب‌های فرهنگی فراوانی متوجه قم است، بزرگان ما نگرانی‌های زیادی نسبت به مسائل فرهنگی قم دارند. البته همه وظیفه دارند؛ روحانیت، مسئولین، یکی از راهها هم این است که اصحاب رسانه بیایند اين مسائل را آسیب‌شناسی کنند، جزئیاتش را مطرح کنند، با مردم، مسئولین، اهل خبره، روحانیت، در ميان بگذارند تا راهکار پیدا شود.

ما چه راهکارهایی برای حلّ این معضلات و این آسیب‌های فرهنگی مي‌توانیم پیدا کنیم، بلکه بتوانیم قم را از این وضع موجود تغییر بدهیم.

من صریح عرض می‌کنم قم نیاز به یک تحوّل فرهنگی دارد. قم باید از نظر دینی و فرهنگی از وضع موجود بسیار بالاتر برود و تغییر کند. اگر کسی بگوید ما به وضع فرهنگی قم راضی هستیم این یک اشتباه بزرگ است. این قبول نکردن واقعیّات است. حالا چکار کنیم این تغییر و تحوّل به وجود بیاید، یکی از راههایش شما هستید، می‌دانید یکی از جملات زیبای امام این بود که فرمود: قلم یکی از اسلحه‌هاست. این جمله‌ی بسيار زیبایی است، همانطور که دعا سلاح مومن است، قلم هم یکی از اسلحه‌هاست. بیائید از اسلحه قلم استفاده کنید.

این آسیب‌های قم را دقیق بدون اینکه آدم بخواهد به مسئولی ضربه بزند، بدون اینکه اهداف غیر خدایی در کار باشد اینها را کنار بگذاریم. چون هدف وقتی غیر خدایی شد اثر ندارد. همین جا اگر من خدمت شما صحبت می‌کنم، هدفم خدا نباشد، هیچ اثری نخواهد داشت، غير از وزر و وبال و مؤاخذه‌ی در روز قیامت. لذا اخلاص در قلم داشته باشیم برای خدا مشکلات را ببینیم و دنبال کنیم، بلکه بتوانيم قم را متحوّل کنیم. إن شاء الله موفق و مؤید باشید.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
برچسب ها :