پاسخ آیت‌الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) به منتقدان جایگاه مرجعیت در گفتگو با «اجتهاد»

۱۱ اسفند ۱۳۹۲

۱۷:۵۵

۱,۷۲۳

خلاصه خبر :
این که بگوییم نقش مرجعیت در میان توده مردم، در میان مردم متدین کم شده این را به هیچ وجه قبول ندارم. . . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران دشمنان خصوصاً ابر قدرت‌ها، به دنبال تضعیف نهاد مرجعیت بوده و هستند و مخالفت آنها قابل مقایسه با مخالفت قبل از انقلاب نیست ... در دو دولت نهم و دهم روند مخالفت دشمنان با مرجعیت تقویت شده است.
آخرین رویداد ها

متن گفتگوی خبرنگار اجتهاد با آیت‌الله حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی(دامت برکاته) استاد خارج فقه حوزه علمیه قم و رئیس مرکز فقهی ائمه‌اطهار(علیهم‌‌السلام) را پیرامون نقش و جایگاه مرجعیت شیعه در برهه‌های اجتماعی و سیاسی را در ادامه می‌خوانید.

اجتهاد: در ابتدا به عنوان اولین سوال بفرمائید نقش مرجعیت شیعه در تحولات اجتماعی و سیاسی چگونه است؟ مخصوصاً در این چند سال اخیر و با توجه به تحولات منطقه.

آیت‌الله فاضل لنکرانی: بسم الله الرحمن الرحیم؛ ابتدا تشکر می‌کنم از حضور شما؛ بهترین شاهد نقش مرجعیت شیعه در تحولات اجتماعی و سیاسی خود نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. همه اذعان داریم آنچه که رکن رهبری امام خمینی (ره) بوده و امام به وسیله آن توانست اهداف خودش را در انقلاب به پشتوانه این امر قدسی دنبال کند و به نتیجه برساند، مرجعیت امام (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) بوده است.

معنای مرجعیت این است که مردم حلال و حرام و واجب و غیر واجب را از آن اخذ می‌کنند، امام تکلیف کرد معامله با ظلم حرام است؛ امام تکلیف کرد در شرایط کنونی مقابله با نظام پهلوی لازم است و به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی ایران رسید.

اگر بخواهیم نقش بزرگان و مراجع را در طول تاریخ مرجعیت شیعه از بعد غیبت صغری تا کنون ببینیم که چه تحولاتی را ایجاد کردند فراوان به چشم می‌خورد. از نقش مرحوم میرزایی شیرازی در قضیه تنباکو گرفته تا نقش سایر فقها که واقعاً هنوز یک تحقیق جانانه‌ای در این مورد ندیده‌ایم و باید محققان حوزه یک بحث میدانی کامل از نقش مراجع شیعی در تحولات انجام دهند.

ما مرجعی را سراغ نداریم که در زمان خودش موثر در تحولات سیاسی و اجتماعی نبوده باشد. در همین سی و پنج سال بعد از انقلاب، مراجعی که هستند حضور فعالی در همه برهه‌های سیاسی و اجتماعی داشتند و دارند که در داخل و نیز خارج از کشور بسیار موثر بوده است.

من خاطره‌ای برای شما عرض کنم وقتی طالبان در افغانستان روی کار آمده بود، اولین اطلاعیه علیه طالبان را مرحوم والد ما آیت‌الله‌ العظمی فاضل (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) صادر کرد، ایشان در آن اطلاعیه فرمود "طالبان ولیده نامشروع دوم آمریکاست" یعنی ولیده نامشروع اولش اسراییل است. در آن اطلاعیه ایشان مجاهدان افغانی را ترغیب به مقابله و نپذیرفتن این گروه کردند و این اطلاعیه موج عجیبی در خود افغانستان در آن زمان ایجاد کرد. ایشان علاوه بر این که مقلدین زیادی در ایران داشتند درکشورهای خارجی هم مقلدان فراوانی داشتند.

آن زمان برهان‌الدین ربانی رئیس جمهور وقت افغانستان بود، منتهی رئیس جمهوری که دستش از همه‌ی امور کوتاه بود؛ وی یک ملاقاتی با مرحوم والد ما داشت با اینکه برهان‌الدین ربانی سنی مذهب بود به آیت‌الله لنکرانی گفت آقا این بیانیه‌ای که شما صادر فرمودید یک حرکت جدید و تازه‌ای را در مجاهدان به وجود آورد و سبب شد فعالیت شدید طالبان در اثر مجاهدت‌های مردم افغانستان کاسته شود.

پاسخ آیت‌الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) به منتقدان جایگاه مرجعیت در گفتگو با «اجتهاد»

تاکید می‌کنم این مراجع هر کدام در زمان خودشان نسبت به قضایای داخل و خارج اهتمام فراوانی داشتند. ما مرجعی نداریم که بخواهد خودش را از صحنه‌های اجتماعی و سیاسی کنار بکشد. در نجف هم ما امروز شاهد هستیم مرجعیت شیعه در تحولات چند سال اخیری که در عراق و کشورهای منطقه اتفاق افتاده، فعال و تأثیر گذار بوده‌‌اند. بنابراین مرجعیت چون یک نهادی است برخاسته از نهاد امامت، برخاسته از نهاد نبوت؛ «العلما ورثه الانبیا» همانطور که انبیا و ائمه معصومین (علیهم‌السلام) نسبت به جریانات بی تفاوت نبودند، مرجعیت هم همین گونه است؛ حالا من منحصر نمی‌کنم به جریانهای سیاسی؛ جریانهای اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و... نسبت به جریانهای مختلفی که در جامعه هست همیشه حساس بوده‌اند.

اجتهاد: به اذعان برخی منتقدان نقش مرجعیت شیعه در این چند دهه اخیر در داخل و خارج از ایران مقداری تقلیل یافته است و استدلال این افراد نسبت به مسائل داخلی این است که مثلاً علما و مراجع قم و دیگر شهرها گوشزدهایی نسبت به مسائل مختلف داشتند و نصایحی فرمودند، ولی تغییر و تحولی از سوی مسئولان صورت نگرفته است. از جمله در مسائل اقتصادی مراجع در چند سال اخیر به شدت تاکید کردند بانکداری ما ربوی است، سود تأخیر حرام است و همچنین در مباحث فرهنگی شواهد فراوانی است. روزی نبوده است مراجع در انتهای دروس خارج فقه نسبت به مسائل گوشزدهایی نداشته باشند.
 
در خارج از کشور نیز دراتفاقات سوریه و بحرین در چند ماه اخیر شاهد بودیم که حضرت آقای سیستانی و آیت‌الله بشیرنجفی وکیل ارشدشان را فر ستادند اربیل و مرزهای عراق و به آوارگان سوریه که به آن قسمت آمده بودند اقلام خوراکی و وسایل گرمایشی به این افراد داده بودند. آیت‌الله سیستانی در چنین کارهایی فعالیت کرده و خود را از حواشی سیاست دور نگه داشته است.
سوال من این است، چطور ما و بالاخص مراجع شیعه ایران، در مسئله سوریه اقداماتی را عملیاتی نکرده‌اند و یا اگر کردند به گوش ما نرسیده است؟

آیت‌الله فاضل لنکرانی: ببینید در این که بعد از پیروزی انقلاب مخالفت دشمنان خصوصاً ابر قدرت‌ها، خصوصاً مراکز امنیتی آمریکا و اسرائیل و انگلیس به دنبال تضعیف نهاد مرجعیت بوده و هستند هیچ تردیدی وجود ندارد؛ یعنی مخالفت این‌ها قابل مقایسه با مخالفت قبل از انقلاب نیست و این‌ها به طرق مختلف به دنبال جدا کردن مردم از این نهاد بودند.
 
متأسفانه در 2 دولت نهم و دهم روند مخالفت دشمنان با مرجعیت تقویت شد. یعنی کارهایی از مسئولین وقت دولت در آن زمان سر زد و درست در همان مسیری بود که دشمنان دین و مرجعیت به دنبال تضعیف این نهاد بودند. فرد منصفی را نمی‌توانیم پیدا کنیم که بگوید در دولت قبلی این کار نشد، شواهد هم فراوان است.

شما ببینید در مسئله ورود بانوان به ورزشگاه با این که 5 مرجع مسلم فتوا به حرمت آن دادند اما دولت وقت مقابل این پنج فتوا ایستاد، این ایستادن ریشه‌هایی دارد، به نظر ما ریشه اصلی‌اش این بود که اصلاً اعتقاد به روحانیت و مرجعیت در میان آنها معنایی نداشت. می‌خواهم این راعرض کنم مخالفت‌ها فراوان و زیاد‌تر شده اما این که ما بگوییم نقش مرجعیت در میان توده مردم، در میان مردم متدین کم شده این را به هیچ وجه قبول ندارم. شما ببینید سیل سؤالات مردم از مرجعیت روز به روز بیشتر می‌شود؛ سیل ارتباط و اتصال مردم در داخل و خارج به مراجع روز به روز بیشتر می‌شود، این درست است که گاهی اوقات نسبت به تصمیم یک دولت حرفشان در بعضی موارد نفوذی نداشته اما آنچه ما دنبالش هستیم تأثیرگذاری روی عامه مردم است و این تأثیرگذاری بحمدالله باقی مانده است و به نظر من روز به روز این بخش قوی تر می‌شود.

این را هم باید بگویم ما نباید در یک شرایطی، منتظر نتیجه در همان زمان باشیم. شما به مسائل اقتصادی اشاره کردید، یادم می‌آید در اوایل دولت نهم مرحوم والد ما به جناب آقای مصباحی مقدم و افرادی که از کمیسیون اقتصادی مجلس خدمت ایشان آمده بودند فرمودند این سیاست‌های دولت تورم‌‍زا است و کمر مردم را می‌شکند، شما مجلسی‌ها فکری برای این مسئله کنید؛ منتهی آن زمان آن افراد باورشان نبود، آنها فکر می‌کردند این سیاست‌ها مفید حال مردم است، در حالی که خود همین کمیسیون اقتصادی در پایان دولت نهم مصاحبه کردند و تصریح کردند که سیاست‌های دولت در مسائل اقتصادی، سیاست‌های غلطی بوده است؛ اصلاً مرکز پژوهش‌های مجلس گفت دولت نهم برنامه روشن اقتصادی ندارد.

ببینید این‌ها را مراجع تذکر دادند و مردم هم اطلاع دارند، یعنی آنچه که مردم از نهاد مرجعیت توقع دارد این است که نهاد مرجعیت به وقت خودش آنچه باید بین خود و خدایش‌ می‌داند و می‌فهمد را بیان کند؛ اما این که حالا این بیان اثر بگذارد یا نگذارد یک مطلب دیگری است.
 
 مراجع باید مسائل را بیان کنند؛ آن مطالبی که مراجع گفتند و تذکر دادند نسبت به جهاد اقتصادی، جهاد فرهنگی مربوط به همه دولت‌ها سندهایش موجود است و مردم می‌دانند که مراجع چه مواضعی داشتند و چه تذکراتی دادند.

اجتهاد: در تحولات منطقه مراجع چگونه عمل کردند، نظر شما در این باره چیست؟

آیت‌الله فاضل لنکرانی: مسائل تحولات منطقه یک ابعاد دیگری هم دارد، بالاخره مرجعیت باید چند مطلب را همیشه مورد توجه قرار دهد. یک نکته‌ای را قبل از این که وارد بحث شوم بگویم امروز ما می‌توانیم بگوییم مرجعیت در ایران و عراق جلوی فتنه اختلاف شیعه و سنی را با درایت تمام گرفته‌اند، اگر این مرجعیت نبود آمریکا و سرویس‌های امنیتیشان که دنبال به آتش کشاندن کشورهای اسلامی و بوجود آوردن نظام‌های فرقه‌ای و جنگ‌های داخلی هستند در ایران و عراق هم موفق شده بودند. خوب مراجع در ایران فتوا دادند، رهبری معظم فتوا داد، مرجعیت در عراق فتوا داد؛ این موضع گیری‌هایی که همه صحیح و دقیق و به جا بوده است؛ آیا برای وحدت بین مسلمین که یک امر بسیار ضروری است بهتر از این می‌شد عمل کرد!

در مورد تحولات منطقه هم باید بگویم هر کدام از مراجع یک روش خاصی در ورود و دخالت در این مسئله دارند. ابعاد مختلف مسائل را بررسی می‌کنند و با توجه به آن موضع گیری می‌کنند. مردم ما می‌دانند، حوزه‌های علمیه می‌دانند مرجعیت برای خدا حرف می‌زند مرجعیت به عنوان طمع سیاسی و طمع اقتصادی یا برای خوشحالی دیگران حرف نمی‌زند. حالا ممکن است روش‌ها مختلف باشد یک کسی معتقد باشد در یک جایی بنشیند، یا سکوت کند، یا فریاد زند نه حرف، یا اصلا مراجع تصمیم واحدی اتخاذ کنند؛ لذا باید با این دید به مسئله نگاه کرد.

منبع: شبکه اجتهاد

برچسب ها :